روزی به خاطر وقوع سیل ن و کودکان دهکده شیوانا، درون ساختمان بزرگی پناه داده شدند و قرار شد چند نفر نگهبان مرد برای حفاظت از این ساختمان از بین اهالی دهکده انتخاب شوند. شیوانا مردان دهکده را جمع کرد و از آنها خواست تا برای این کار دواطلب شوند. جوانی بلند قد از بین مردان به پوزخند و خطاب به بقیه گفت: دختران و ن موجودات کثیف و غیر قابل اعتمادی هستند و یک سالک معرفت هرگز خودش را برای محافظت از آنها به زحمت نمی اندازد! اما بقیه مردم به سخنان او اعتنایی نکردند و چند نفر برای این کار پیش قدم شدند. شیوانا آنها را کناری کشید و بقیه را مرخص کرد و وقتی با داوطلبین تنها شد، از آنها خواست تا شغل نگهبانی را سخت جدی بگیرند و با حساسیت کامل مواظب آمد و شد افراد مشکوک باشند. در آخر شیوانا خطاب به نگهبانان گفت که به شدت مواظب آن جوان بلند قد مدرسه هم باشند و اجازه ندهند که بی دلیل به ساختمان نزدیک شود. یکی از داوطلبین با تعجب گفت: اما استاد! او در حضور همه مردم گفت که نسبت به دختران و ن نظر مساعدی ندارد و آنها را موجودات کثیفی می داند! چطور می گویید مواظب او باشیم!؟ شیوانا آهی کشید و گفت: به طور خیلی ساده و کاملا مشخص آن جوان بلند قامت از لحاظ روحی بیمار است و می تواند برای ن و کودکان ساختمان خطرناک باشد. دلیلش هم خیلی ساده است. ن و دختران هیچ فرقی با مردان و پسران ندارند و کسی که آنها را بد و ناشایست می خواند بدون تردید دچار مشکل ذهنی است! پس به شدت مواظبش باشید.

کریمی مشاور بیمه

داستان کوتاه آموزنده7

داستان کوتاه آموزنده6

داستان کوتاه آموزنده5

ن ,ساختمان ,شیوانا ,دختران ,مردان ,بقیه ,آنها را ,از آنها ,ن و ,و ن ,بلند قد

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

جه نگعـــــــــالی قرآن ناطق دمبل همه چیز معرفی محصولات آشپزخانه داتیس استیل البرز و اخوان وبلاگ سایت نیازمندی پیام سرا ثبت شرکت پرسش مهر ۹۹-۹۸؛ آیا محیط مدرسه دلپذیر، دلخواه و شاد است؟ فروش وراه اندازی اکانت سیسیکم کلاغ نیوز